شعر من , در دل غمگینم اگر ریشه نداشت چاره درد دلم , اینهمه اندیشه نداشت کاش میمرد غم و , درد گریزان میشد کاشکی , غصه درون دل من تیشه نداشت کاش خوشبختی این زندگی اندک ما بود اسان و , سر راه درش گیشه نداشت کاش در عشق , جدایی , سخنی مضحک بود کاش این صحنه پر درد , هنر پیشه نداشت کاشکی , هیچ دلی سنگ نمی شد هرگز یا که در راه دلی سنگ , کسی شیشه نداشت کاش در جنگل قانون زده ی وارانه شیر چون مورچه بودو , هوس بیشه نداشت
نظرات شما عزیزان:
ارسال توسط یزدان
آخرین مطالب